محل تبلیغات شما
یادم است اولین باری که به تلگرامم پیام دادی؛ شب قبلش خوابت را دیده بودم. خوابت را دیده بود و تنها تصویری که از خواب یادم مانده بود این بود که باهم از پله‌های یک خانه پایین می‌آمدیم که تو گفته بودی: پدرم پایین منتظر ماست.» و حتما من آن لحظه خندیده بودم از سر رضایت. فرداش که پیام دادی و حالم را پرسیدی من باز لبخند زدم از سر رضایت و یاد تصویر دیشب افتادم. شب یکم مهر سال پیش هم همین تصویر توی ذهنم آمد و لبخند رضایت زدم و تا صبح به فکر همان تصویرِ خواب بودم و

نظاره گر بدون نظر

من لی فی هالدنیا، هالدنیا! تعال!

جا مانده از روزهای دور

رضایت ,خواب ,لبخند ,مانده ,خوابت ,زدم ,خوابت را ,را دیده ,از سر ,سر رضایت ,و یاد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها